جهانوطن گرایی چیست؟
چه جنگ های خونین، بی رحمانه و ویرانگری که در تاریخ به وقوع پیوسته، فقط به خاطر عشق و پاسداری از مفهومی به نام «وطن».
چه تفاوت وجود دارد بین ایرانی و عرب؟ یا ایرانی و اروپایی؟ ایرانی و آمریکایی چطور؟
من تفاوتشان را میگویم: هیچ.
هیچ تفاوت ذاتی ای وجود ندارد. ما همگی انسان هستیم، سرشت و ذات و خمیرهٔ وجود ما، یک حقیقت واحد است، اصلاً بر مبنای همین حقیقت واحد، لفظی به نام «بشریت» وجود دارد و به کار میرود.
ما انسان ها، ابداً نمیتوانیم انتخاب کنیم که چه کسی به دنیا بیاییم، توسط چه پدر و مادری به دنیا بیاییم، ثروتمند یا فقیر به دنیا بیاییم، و از همه مهمتر اینکه تعیین نمیکنیم که کجا به دنیا بیاییم.
این ها، چیز هایی است که به محض متولد شدن به وجود ما تحمیل میشود و کیفیت هستی اجتماعی ما را معیّن میکند.
مخصوصاً مفهوم «وطن» که مشخص کننده بخشی از هویت هر فرد است. بخشی که «ملیّت» نام دارد.
اما به سادگی باید گفته شود که این بخش از هویت، در واقع پوشالی ترین و دروغین ترین بخش هویت است.
ما انسان ها همگی فرزندان جهانیم؛ ما شهروند جهانیم، سیارهٔ زمین وطن ماست و ما با همهٔ انسان های روی این کرهٔ خاکی هموطن، و حتی فراتر از آن، خواهر و برادریم.
ما پیش از آنکه متعلق به یک جغرافیای خاص، یا گروه قومی و نژادی خاص باشیم، انسان هستیم.
پس چه فرقی میکند که سیاه، زرد، سرخ یا سفید باشیم؟ چه فرقی هست میان آفریقایی و آسیایی و آمریکایی و اروپایی؟
اما متأسفانه اکثر مردم برای این مفهوم اهمیت زیادی قائل میشوند، و حتی انسان های دیگر را بر مبنای همین ویژگی هایی که خود انتخاب نکرده قضاوت میکنند.
اگر گفته شود که دو جنگ جهانی و بسیاری از جنگ هایی که ریشه بشریت را سست کرده اند، فقط به خاطر مسائل ملی گرایانه بوده اند، گزاف گفته نشده است.
حتی اغراق نیست اگر بگوییم ملی گرایی، ریشه نژاد پرستی و نسل کشی است.
ملی گرایی، یک تفکر بورژوایی و ستمگرانه است که ریشه بسیاری از جنایت های علیه بشریت میباشد، البته تعجبی هم ندارد، کسی که به ملیت افراد اهمیت فراوان میدهد، انسانیت آنان و حتی انسانیت خود را از یاد میبرد.
پس، باید بر اهمیت این خطوط ذهنی و قراردادی، که مرز نامیده میشود، پای بکوبیم و باری دیگر با انسانیت عهد ببندیم.
فقط اینگونه است که میتوانیم به پیروزی ابدی صلح و بر جنگ، و پیروزی ستمدیدگان بر ستمگران امیدوار باشیم...
... این یعنی جهانوطن گرایی. یعنی اینکه مفهومی به نام کشور وجود ندارد، و ویژگی ای که هیچ انسانی در به وجود آمدن نقشی نداشته، اهمیتی هم ندارد.
جهانوطن گرایی یعنی ستایش انسانیت.
در آخر فقط یک چیز میتوان گفت، کلام زیبای حضرت سعدی که فرمود:
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
◉