کنکور؛ ماراتن علمی یا شیادی سازمان یافته؟
به باور من، این سؤالی است که هر سال در زمان کنکور، توسط بسیاری پرسیده میشود، سوالی که علی رغم روشن بودنش، هیچ اقدامی در برابرش صورت نمی‌پذیرد.
کنکور، بی تردید یک شیادی بی شرمانهٔ سازمان یافته دولتی‌ست.
فقط کافیست که هر آدم عاقل و صاحب شعوری، یک نگاه گذرا به سؤالات مطرح شده در این آزمون بی‌اندازد، آن وقت مشاهده خواهد کرد که بسیاری از سوالات، با پیچ و تاب بیش از حد طرح شده، یا از تله‌ی علمی در سوالات استفاده شده یا بسیاری ترفند های کثیف دیگر را به کار بسته تا داوطلبان کنکور را تا حد ممکن در باتلاق سردرگمی و یأس فرو کند!
در واقع اساساً این آزمون را با صفت «علمی» نامیدن، توهینی است به ساحت علم!
اما چرا؟
چرا با وجود اعتراضات فراوان به این سیرک علمی، و رایزنی های بی پایان در مورد حذف آن، این لکهٔ ننگ همچنان هر ساله برگزار میشود و دانش آموزان حقیقتاً با استعداد را، با پیچیدگی تصنعی خود به دام می اندازد؟
پاسخ بسیار ساده است: کنکور، یک ماشین عظیم تولید سود است.
محاسبه اعداد و ارقامی که به شکل ارزش پولی در جریان کنکور جا به جا میشود، به ما خواهد گفت که چرا کنکور، همچنان درد دیرپای دانش آموزان این سرزمین است.
تصور کنید که هر ساله، تعداد بسیار زیادی دانش آموز پول خود را صرف خرید کتاب های کمک درسی، کتاب تست، و کلاس های آموزشی کنکور کنند، و البته، هزینه های ثبت نام در خود کنکور را هم فراموش نکنید!
آیا به نظر شما، با این توصیفات، سرمایه‌دارانی که پشت صحنه کنکور چمباتمه زدند، اجازه خواهند داد که کنکور حذف شود؟
پس چرا دولت کاری نمیکند؟ خب، در واقع دولت، خودش صاحب بخشی از سود است، البته اگر صاحب تمام آن نباشد؛ عواید مالی کنکور، یکی از بی‌شمار ورودی هایی است که دولت را فربه میکند...
... اما خب، چه میشود کرد؟ ما همگی به زور و اجبار چرخ دندهٔ این ماشین شده ایم، و سیستم ما را مجبور کرده که برای بقای اجتماعی خود، به این بازی ادامه دهیم، حتی اگر خودمان نخواهیم...
... اما البته همواره امید هست، باید همچنان امیدوار بود، اوضاع اینگونه نخواهد ماند...